قرار دادن یک آیینه جلوی نشریات هیأتی کار سختی است. چون در درجه اول جستن و پیدا کردن آنها خودش کلی مشکلات و دردسر دارد. و تازه وقتی میخواهی خودشان را معرفی کنند، یعنی خودشان زحمت بکشند و جلوی آیینه بایستند، باز میبینی خبری نمیشود. بچههای هیأت هم مشغلههای فراوان دارند و هم هزار عذر که یکیاش هم لابد تواضع است و همه اینها مانعهایی هستند برای قرار گرفتن در مقابل آیینه.
آیینه برای همین شاید کامل نباشد، یعنی همه اعضای خانواده نشریات استانی هیأتها را در خود جای نداده باشد. میبینید که آیینه ما خیلی بزرگ نیست. تازه معلوم نیست همانها را هم که نشان داده، توانسته باشد کامل معرفی کند. تلاش شده تا این تصویر، تصویر درستی باشد همراه با نقدهای مختصری که لابهلای جملهها نهفتهاند و قرار است ما را که بعد از رفتن جلوی آیینه میخواهیم لباس (نشریه)ـمان را جلوی دیگران ببریم هدایت کنند.
مهمتر از همه اینها آیینه قرار است ظرفیت بزرگی را انعکاس دهد که در سالهای اخیر در حوزه رسانه مکتوب رونمایی شده است؛ یا درستتر اینکه در فضای پیچیده سپهر رسانهای امروز برآورده اما همچنان ناشناخته و مغفول باقی مانده است. راست و حسینی آیینه میخواهد این اتفاق را جار بزند. این کار را هم از داخل خود هیأتها شروع کرده و میخواهد اول این ظرفیت را به بچههای هیأت که خاستگاه این رسانهها هستند معرفی کند تا بعد صدای این نشریات در جامعه بپیچد.