روشن آن چشم که در سوگ تو پر نم باشد
دلربا ، نرگس این باغ به شبنم باشد
تا بدانند کجا بزم عزای تو بپاست
دود آه دل عشاق تو پرچم باشد
دل حسینیه نفس نوحه تپش سینه زنیست
دم بگیریم که عمر همه این دم باشد
به خدای حرم و کعبه قسم ای حجاج
هر که مُحرم به مُحَرم شده مَحرم باشد
آن که دارد غم عشق تو ندارد غم هیچ
که نشاط دل عالم همه زین غم باشد
خانه تنگ دلم نیست شبی بی مهمان
لحظهای نیست که دل بی غم و ماتم باشد...