جبهه، روایتی است از رسالتی که امروز فراتر از هیأت و تشکلمان باید به آن هم بیندیشیم. اگر دیروز اقتضای زمان ایجاب میکرد که کار انفرادی را کنار بگذاریم و چند نفر، چند نفر در قالب یک تشکل، هیأت و موسسه کاری را شروع کنیم، امروز اقتضای زمان تشکیل جبهه است. یک صف آرایی بزرگ با آرایشی منظم در مقابل جبههای دیگر که میدانیم هست و سخت در حال تخریب بنیانهای فرهنگی ماست. فرمان تشکیل جببه مدتهاست رسیده است و تعلل و تأخیر انداختن آن به نام ضرورت کار در تشکل و هیأت و کانون، به خطر انداختن همان تشکل و هیأت است.
راه اندازی جبهه اقتضایاتی دارد. تمرین و ممارســت میخواهد. تحمل و صبر میخواهد و مهمتر از همه اقدام. سلسله منشوراتی که به مانند این دفتر با نام «جبهه» منتشر میشود، بناست بخشی از بار فکری در این عرصه را از زمین بردارد. این دفترها گاه نوشتارهایی هستند و گاه گفتارهایی که پیراهن نوشتار به تن کردهاند تا خلأ مباحث جدی در این زمینه را پر کنند. مهمتر از انتشار این جزوات اقدامی است که از پس آگاهیِ حاصل از چنین مباحثی در هیأتها و مجامع فرهنگی مذهبی در این زمینه باید انجام شود.
نوشتاری که در نشریه انقلاب دیگری در راه است آمده متن گفتاری است که حاج حسین یکتا ۲۸فرودین ۹۳در نخستین همایش ملی اصحاب عشق در قم ایراد کرده و درباره ضرورت جبههسازی و الزامات آن سخن گفته است.