بحث درباره اهمیت نقشــه فکری در حوزه فرهنگ عمومی و تبلیغات عمومی است. این عنوان بسیار کلی و حتی مبهم است و در ذیل آن می توان ساعت ها بحث بی ربط ارایه داد؛ مثلا معرفت دینی چیست؟ چطور تقویت می شود؟ چارچوب نظام فکری مورد نیاز برای تقویت آنها چیست؟ این عبارات در نگاه اول خیلی معنا دارد؛ ولی هر چه درون آن متمرکز می شویم معنای آن را نمی فهمیم؛ یعنی دوباره همان سوال با عبارتهای دیگری تکرار می شود. یکی از علت های این مشکل بی مسئله بودن ماست. بحث آفت این نوع کارها را از همین جا شروع کنم.
من می خواهم به چند آفت در این موضوع اشاره کنم. تجربه تاریخی نسل اول انقلاب مانند رهبر معظم انقلاب، شــهید بهشتی و شهید مطهری را درنظر بگیرید! این ها در دوران قبل از انقلاب چه مصائبی داشتند و چه راه حل ها و تلاش ها و برنامه هایی داشتند؟ چرا ما نداریم؟ چرا بعد از چهل سال، سطح بنیه معرفت دینی فعالان فرهنگی انقلاب خوب نیست. مشکل از کجاست؟